پند پلیقواژهنامه آزاد(پِندِ پلیق) ته توی چیزی (را در آوردن) (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
پنداسواژهنامه آزادپسماند، زباله، آت و آشغال های جمع شده پشت چوبی که در جوی ها قرار می دادند. پَنداس . روستایی از توابع کاشان
پند پلیقواژهنامه آزاد(پِندِ پلیق) ته توی چیزی (را در آوردن) (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
پنداسواژهنامه آزادپسماند، زباله، آت و آشغال های جمع شده پشت چوبی که در جوی ها قرار می دادند. پَنداس . روستایی از توابع کاشان
پندومواژهنامه آزادورم (لری بویراحمدی) ورم کردن اعضای بدن مثل دست و پا. (رک. «پندام» در معین و عمید.)