پمپهواژهنامه آزادنام امپراطور هم دورۀ جولیوس سزار که در نبرد با وی در یونان شکست خورد و سپس گریخت و به مصر رفت و به هنگام پیاده شدن از قایقش، فرد ناشناسی او را به ضرب دشنه کشت و
پاپلواژهنامه آزادبه نوعی پرنده که روی سرش کاکل(پاپل به آذری) دارد اتلاق می شود، اسمی است برای دختران درزبان آذری
بمبوواژهنامه آزادبَمبو /bambo/ تلمبه، تلمه دستی که با آن نفت و غیره بکشند. (جنوبی، آبادانی) بَمبو؛ پمپ آب. بمب معرب پمپ، و او به معنی آب است. اصطلاحاً به پمپ های فشاری آب که قبل
پاپلواژهنامه آزادبه نوعی پرنده که روی سرش کاکل(پاپل به آذری) دارد اتلاق می شود، اسمی است برای دختران درزبان آذری