کت پلهواژهنامه آزادکت پله:(cot Peleh)- به معنی راه آب .راه آب و پلهایی را که روی جوی آب میسازنند و آب از زیر آن عبورمیکند.
پلواژهنامه آزادپَل - غلط خوردن پلش بده:غلطش بده پَل= گیسو، زلف؛ پل بریده= نفرین یا ناسزایی است که به دختران یا زنان گویند. (pal):جوی آب (لری؛ خرم آباد) پَل؛ حامی، پشتیبان. (
پل بریدهواژهنامه آزادنام روستایی ازتوابع شهرستان باغملک استان خوزستان واقع در8 کیلومتری جاده باغملک به اهواز می باشد. دارای خاک حاصلخیز کشاورزی و کوههای بلند (رشته کوه زاگرس) می باش
راه چینهواژهنامه آزادراه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
خرپشتکواژهنامه آزاددر ساختمان های سنتی به آخرین پاگرد پله ها گفته میشود که شبیه به اتاق بوده و از آن برای ورود به پشت بام استفاده میشود . راه پشت بام .
خر پشتهواژهنامه آزاداتاق کوچکی در پشت بام که آن را به راه پله متصل می کند. (عمید) در قدیم نیز به پشته ای که میان آن بلند و اطراف آن سرازیر باشد به طور کلی خرپشته گفته می شد، از جمل
پَپَلهواژهنامه آزاددر لهجه زواره ای به معنی سوراخ هایی به اندازه قرار دادن پا در آن است که احیانا در چاه و یا دیوار ایجاد می شده و برای بالا رفتن از آن استفاده می کرده اند این کل