پلواژهنامه آزادپَل - غلط خوردن پلش بده:غلطش بده پَل= گیسو، زلف؛ پل بریده= نفرین یا ناسزایی است که به دختران یا زنان گویند. (pal):جوی آب (لری؛ خرم آباد) پَل؛ حامی، پشتیبان. (
خاکشواژهنامه آزادخاکش کیسه گشاد بزرگی است که یکطرف و دو سر آن را می دوزند و بر پشت حیوانات باری می گذارند و از آن برای جابجای خاک و کود و علوفه استفاده می کنند به هر چیز گشاد می
گوالواژهنامه آزادگوال یا گواله (goval)کیسه بزرگی که دوسر آن را دوخته و از یک طرف شکاف می دهند و بر پشت حیوانات باری قرارداده و از آن برای جابجایی خاک یا علوفه استفاده میکنند این
گاوروواژهنامه آزاددر بناهای سنتی ایران به خصوص در حمام ها که نیازمند استخراج حجم زیادی آب از چاه بود فضایی در کنار چاه مجموعه ایجاد میشد با شیبی رو به پائین به اسم گاورو که گاو د