پلاژاندنواژهنامه آزادمصدر,بمعنی سوزاندن موی کله و پاچه, واپلاژان,یعنی بسوزان,فعل امر,واپلاژانده اند,یعنی سوزانده اند.
پلارتواژهنامه آزادزمین پای کوه. کوهپایه. در بعضی ازمحلهای اصفهان نظیر پیربکران و خمینی شهر به محله و زمینهای کوهپایه ای را پلارت گویند.مانند روستای پلارت در کنار کوه پیربکران یا
پلارتواژهنامه آزادزمین پای کوه. کوهپایه. در بعضی ازمحلهای اصفهان نظیر پیربکران و خمینی شهر به محله و زمینهای کوهپایه ای را پلارت گویند.مانند روستای پلارت در کنار کوه پیربکران یا
پلاتوواژهنامه آزادسکانسی از گزارش نلویزیونی است که خبرنگار با قرار گرفتن در مقابل دوربین به صورت مستقیم با بیننده سخن می گوید. پلاتو را می توان امضای خبرنگار در پای گزارش تلقی کر