پس کردنواژهنامه آزادجلو زدن:غلبه کردن در مسابقه یا نبرد پس کردن کسی:جلو زدن از کسی در دویدن:غلبه برکسی در مسابقه یا نبرد
پس پسا / pas-psaواژهنامه آزادوارونه / برعکس / معکوس / نادرست / کَژ . (مثال:پَس پسا کاران= کارهایی که غلط و نادرست انجام می شوند)
فروردواژهنامه آزاد( اسم ) ( دین زردشتی ) نیرویی است که اهورمزدا برای نگاهداری آفریدگان نیک ایزدی از آسمان فرو فرستاده و نیرویی است که سراسر آفریشن نیک از پرتو آن پایدار است . پیش
repeaterواژهنامه آزاددوبارگر. زبانزدِ تَشنیکی (فنی). دستگاهی است که نشانَک (سیگنال) را گرفته، پس از پردازش بازمی فرستد.
آپلودواژهنامه آزادمعادل فارسی آپلود (Upload) به معنای انتقال اطلاعات از کامپیوتر مشتری (Client) به کامپیوتر مبزبان (Server) بارگذاری بارگذاری داده و اطلاعات واگزاری آپلود فایل :و
uploadواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فراباریدن، فرابار کردن، دادن، فرستادن. "بار کردن" واژۀ فرهنگستان است برای load داده در رایانه ها. down را در پارسی با پیشوندِ
دانلودواژهنامه آزاداز اینترنت گرفتن، بارگیری کردن ، فایلی را از اینترنت کسب کردن. دریافت فایلی (متن و فیلم و...) (پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فروباریدن، فروبار کردن، گرفتن،