پس کردنواژهنامه آزادجلو زدن:غلبه کردن در مسابقه یا نبرد پس کردن کسی:جلو زدن از کسی در دویدن:غلبه برکسی در مسابقه یا نبرد
پس پسا / pas-psaواژهنامه آزادوارونه / برعکس / معکوس / نادرست / کَژ . (مثال:پَس پسا کاران= کارهایی که غلط و نادرست انجام می شوند)
یاقلی فتیرواژهنامه آزادنوعی خمیر که با ترکیب آرد تفت داده همراه با زردچوبه و روغن زیتون و افزودن یک تخم مرغ در پایان کار ،درست می کننند. برای رفع ضرب دیدگی یا پانسمان، پس از جا اند