بولهواژهنامه آزاددختر خاله یا پسر خاله (افغانی) [بُ لَ ] (اِ) پسر خاله، دختر خاله. این واژه در میان هزاره ها کاربرد دارد.
خرزوواژهنامه آزادحرف خ به ضمه و ربه سکون می باشد ودر لهجه محلی یعنی کسی که از نظر عقلی کامل نبوده و از نظر رفتاری دارای رفتار منظم نیست به پسر خاله گفته می شود.