پشتهواژهنامه آزادپشته (فراز = ridge) - علوم هوا و آب و هواشناسی در باغ جایی که برای جدا کردن جوهای آب کنار درختان و رفت و آمد می باشد تپه و توده.
پست مدرنیسمواژهنامه آزاداصطلاحی بحث انگیز است که مناقشات زیادی درباره فرهنگ معاصر از اوایل دهه ١٩٨٠م برانگیخته است. در معنی ساده تر و کم تر راضی کننده اش به طور کلی اشاره به مرحله سده
کتابادواژهنامه آزادروستایی روی خط مرزی استان های کرمان و فارس است که در صد و 150 کیلومتری شهرستان های سیرجان و نیریز قرار دارد. در حال حاضر (1395) در این روستا باغداری پسته رونق د
قرابیهواژهنامه آزادنوعی شیرینی سنتی و گران قیمت و دایره شکل که بیشتر در استان های ترک زبان (آذربایجان شرقی، زنجان) رایج است. در پخت این شیرینی، از مغز بادام، مغز پسته، شکر، سفیدۀ
چلغوزواژهنامه آزاد(چَ) = چلقوز:(اِ.) فضلة مرغ خانگی ، کبوتر و مانند آن ها. (عا.) برای توهین و تحقیر به افراد گفته می شود. از دانه های آجیلی و سودمند است. مغز آن شبیه تخمۀ آفتابگر