کرک و پرواژهنامه آزاد(گرگانی) بال و پر. در استرآباد کنایه از اعتبار است؛ مثلاً وقتی می گویند:«فلانی کرک و پرش ریخت»، کنایه از بی اعتبار شدن فرد است.
چلغوزواژهنامه آزاد(چَ) = چلقوز:(اِ.) فضلة مرغ خانگی ، کبوتر و مانند آن ها. (عا.) برای توهین و تحقیر به افراد گفته می شود. از دانه های آجیلی و سودمند است. مغز آن شبیه تخمۀ آفتابگر
تمکواژهنامه آزادبه معنی جایگاهی برای نگهداری ( انبار )گندم در لهجه سیستانی ، به این ترتیب که چاله ای به عمق یک تا دو متر و قطر یک و نیم تا دو متر در زمین ( کف حیاط ) حفر می گرد
ناوانواژهنامه آزاد(نف ، ق ) در حال ناویدن . || جنبان . نوان . ناونده . شهرستان طوالش استان یکم ( گیلان ) . در 4 کیلومتری هشت پر و 3 کیلومتری خاور شوسه هشت پر به آستارا 1026 تن سک
سارگپهواژهنامه آزاد(گ َ پ ِ)؛ سنقر، پرنده ای شکاری از نژاد قوش ها، بزرگ تر از شاهین. سارگپه پرنده ای شکاری است کوچک تر از عقاب، با جثه ای متوسط و توپُر، سری کوچک و گرد روی گردنی ک