پراپرواژهنامه آزادپُراپُر؛ مملو، لبالب، سر شار، کاملا پُر، آکنده، مشحون و اشباع شده، بسیار پُر شده، چیزی که بسیار پُر شده است.
پرناکواژهنامه آزادپِرناک، جوان بالغ و برومند ، نوزاد پرنده آماده پرواز ، دور افتاده و مهجور پُرپَر. کرکس پُرپَر
پراپرواژهنامه آزادپُراپُر؛ مملو، لبالب، سر شار، کاملا پُر، آکنده، مشحون و اشباع شده، بسیار پُر شده، چیزی که بسیار پُر شده است.
پرپروکواژهنامه آزادperperook پروانه، شاپرک perperook پروانه (اصفهان، روستای هاردنگ) پَرپَروک، پَرپَرَک، پَرپَرو؛ شاپرک.
تلندواژهنامه آزاد(تَلَند) بر وزن کمند. لَش، بیحال، بیتحرک، تَلَند= سنگین و بی تحرک، لَش:«خداوندا تو پاکی پاکِمون کن/ تَلَندیم تو خودت چالاکِمون کن. شاپور نامه شوشتری» (به فت