پروازهواژهنامه آزادطعامی که در سفر یا گردش یا شکار با خود بر دارند. آتشی که پیش پایعروسو داماد روشن کنند، به معنی زرورق هم گفته می شود.
راه پردازواژهنامه آزاداین واژه معادل "استراتژیست" و به معنی کسی است که به طرح راهبرد می پردازد. واژه "راهبرد" معادل واژه "استراتژی" است که در اصل واژه ای یونانی «استراتِگیا» (Strateg
کنش پردازواژهنامه آزاد"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز کسی است که ف
سیاست پردازواژهنامه آزادکسی که سیاست را برای اهداف مشخصی پردازش و مهندسی می کند. مهندس سیاست سازنده ساختار تئوریک سیاست برسی کننده ساختار هندسی سیات
پاراگلایدرواژهنامه آزادوسیله ای جهت پرواز، شبیه چتر سقوط آزاد که با آن در کوهستان ها و نواحی ساحلی پرواز میکنند. چتربال.