پارنهواژهنامه آزاد(شمال غربی ایران) از ترکیب «پور» به علاوۀ «نر» درست شده و مخفف پورنر است که به گوسالۀ جوانِ نر گویند.
پر گنهواژهنامه آزادپرگنه یعنی مردم چند روستای همسایه .رویهم رفته برای اجتماع مردم یا میکروب ها می شود، بکار برود؛ مثلا معنی کلنی را می شود از آن برداشت کرد که لغتی برایش نداریم .ک
وحشتواژهنامه آزادنهیب. || از شاهنامۀ استاد فردوسی:دلم گشت از آن خواب بد پرنهیب - ز بالا بدیدم نشان نشیب. از ویس و رامین استاد گرگانی:نه از کار بزرگ آید نهیبش - نه از گنج گران آ
خنگواژهنامه آزاد(kheng) به معنی بهانه گیری و آرام نگرفتن کودک. مثال:بچه خنگ شده بود بردمش پارک. توجه: خنگ به این معنی هیچ ارتباط معنایی باواژه (کودن) ندارد. (خِنگ) معمولاً با خ
رباعیواژهنامه آزادچارانه ،پارینه ،چهارگانه،پارینه:پاره ای از سروده که یا آهنگ سنگین سروده وبخش یا پاره وتکه از غزل را که اگر بند (همان بیت) یکم وپایانی ازسزوده ای راباهم بخوانیم
پاریزیدنواژهنامه آزادبه لری در اندیمشک به معنای له کردن و تبدیل کردن به اجزاء است چنانکه در سغد همین واژه ی پازه به معنای جزء است .پس پازه همان پاره است و می تواند برابر جزء باشد