پبدهواژهنامه آزادپبده نام غاری است در شمال شهرستان لالی در استان خوزستان که مربوط به 5000 سال پیش بوده و نام طایفه پبدنی از ایل بختیاری برگرفته از آن است.
یالواژهنامه آزادیال:به موی گردن اسپ گفته می شود که مجاز از گردن است. من تصور میکنم برای بال چادر یا پرده هم میتوان از یال استفاده کرد. یال چادر (پوشش) به هوا می رفت. یال پرد
پرنیاواژهنامه آزادنوعي پارچه از جنس اطلس ، مانند پر سبك پرده نقاشی - حریر - دیبای منقش اصل و نسب دار؛ اصیل. زیبا. اصیل. گرانبها.
اکرانواژهنامه آزادبه نمایش درآوردن؛ به نمایش گذاشتن. اِکران واژهای فرانسوی است به معنای پرده سینما که در فارسی هم بکار میرود. در فارسی واژه اکران معنی «به نمایش درآوردن» نیز گر
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست