پرهانواژهنامه آزادلقب حضرت ابراهیم و نامی در پارسی باستان خوش رفتار و دلیر؛ از نام های ایران باستان.
پرهامواژهنامه آزادطبیعت/ الهه تقدیر کننده طبیعت نامی است باستانی برای پسران ، پرهام یعنی طبیعت ، آنچه که خداوند آفریده و از تاثیر انسان مصون مانده است. پرهام دربر گیرنده آنچه در
پربادواژهنامه آزاد(گنابادی) پُرْباد؛ ناراحت. || کلّۀ پرباد داشتن:در توهم سیر کردن، آرمان گرایی، بلندپروازی.
پرهامواژهنامه آزادطبیعت/ الهه تقدیر کننده طبیعت نامی است باستانی برای پسران ، پرهام یعنی طبیعت ، آنچه که خداوند آفریده و از تاثیر انسان مصون مانده است. پرهام دربر گیرنده آنچه در
پربادواژهنامه آزاد(گنابادی) پُرْباد؛ ناراحت. || کلّۀ پرباد داشتن:در توهم سیر کردن، آرمان گرایی، بلندپروازی.
هرومیواژهنامه آزاددر کبوتر داری به سبک ایرانی به تَه پرهای انتهائی بال کبوتر اطلاق میگردد وتَه پر به پرهای بال کبوتر که از اولین شاه پر تا به انتهای بدن کبوتر است گفته میشود هَرو