سویقواژهنامه آزاد(سَویق) قاووت ، آرد پخته شده ، آرد بوداده سَوِیق: ج أَسْوِقَة [ سوق ]:آرد گندم یا جو، می، و در زبان متداول بر آردى که از آن بهنگام الک کردن بلغور بدست مىآید اط
تاپشمهواژهنامه آزادتاپِشمِه . نوعی برنج پخته شده. به پلویی که از شفته سفت تر و از پلو نرم تر می باشد گویند. پلوی خمیر
قرمز درآرواژهنامه آزادقرمزدَرآر؛ کسی که آجرهای پخته را، که کمترین فاصله را با آتش کورۀ آجرپزی دارند، از کوره در می آورد.