پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
بردکرواژهنامه آزادنام یک دشت کوچک به مساحت تقریبا10کیلومتر مربع که در شمالی ترین نقطه بخش پاپی وجنوبی ترین نقطه ی بخش زاغه در شهرستان خرم آباد لرستان واقع شده است.ودر بین کوه های
سوزاناکواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از سوزان و اک؛ سوزاک. نام نوعی بیماری مقاربتی است که باعث چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود.
مالیخود کردنواژهنامه آزادفن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه
پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.