پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
هلیدنواژهنامه آزادهشتن , گذاشتن , فروگذاشتن , واگذاشتن , هلیدن (مصدر) گذاشتن فروگذاشتن واگذاشتن رهاکردن:((درختی که اکنون گرفتست پای بنیروی شخصی درژید زجای . وگرهمچنان روزگاری هل
پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
پلارتواژهنامه آزادزمین پای کوه. کوهپایه. در بعضی ازمحلهای اصفهان نظیر پیربکران و خمینی شهر به محله و زمینهای کوهپایه ای را پلارت گویند.مانند روستای پلارت در کنار کوه پیربکران یا