پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
آنیتاواژهنامه آزادپری رقصان بر روی اب،الهه اب آﻧﯿﺘﺎ، آﻧﺎﻫﯿﺘﺎ ، ازﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻧﺎﭘﺎﮐﯽ و ﭘﻠﯿﺪﻯ، ﻧﺎﻡ اﯾﺰد آﺏ ﮐﻪ در اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرﺕ دوﺷﯿﺰﻩ اﻯ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺒﺎ و ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﻻ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ
میوه روبواژهنامه آزادروبنده و تکان دهنده میوه (از درخت) بیشتر صفت برای باد...سنایی گوید:شاخ را بال میوه روب ار تست/خاک را سنگ پای کوب از تست(کارنامه بلخ/ب 9)واژه از مقاله واژگان و ت
اودزدکواژهنامه آزاداُوْدُزْدَکْ:(ouwdozdak) در گویش گنابادی جانوری است قهوه ای رنگ با پای دندانه دار و تیز که زمین را سوراخ می کند و به ریشة گیاهان آسیب می رساند، خوراکش کرم ها و
پَپَلهواژهنامه آزاددر لهجه زواره ای به معنی سوراخ هایی به اندازه قرار دادن پا در آن است که احیانا در چاه و یا دیوار ایجاد می شده و برای بالا رفتن از آن استفاده می کرده اند این کل
پورازواژهنامه آزادکلمه ی پوراز از سه بخش تشکیل شده:پا _ او _ راز که معنی لفظ به لفظ آن میشود:پای آب ریز در مسیر جاده ی سولقان محلی است که از بالای آن آبشاری به پایین میریزد؛ محلی