پاسینواژهنامه آزاددر زبان فارسی به معنی حمد و ستایش و حمد و ستایش شده و در زبان کردی نیز به معنی پسندیده ،خیلی پسند و بسیار پسند شده و در زبان عربی هم معنی کلمه محمد می باشد
پاوینواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) پاکیزه، منسوب به پاک؛ واژۀ مرکب از پاو به معنی پاکیزه کردن (دهخدا) و ین نسبت (دهخدا).
حصار پائینواژهنامه آزادروستایی است جزء شهرستان دماوند. واقع در هشت هزارگزی جنوب دماوند و یک هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ تهران به مازندران .ناحیه ای است واقع در دامنه و سردسیر. دارای 408 ت
پاترنواژهنامه آزادمدیریت، ریاست، سرگروه، سردسته در گویش ترکی به معنای مدیر ، رئیس ، مدیریت و ریاست است
سروالواژهنامه آزاددر میان اعراب دروان پیامبر ،علاوه بر پیراهن ، یکی دیگر از جامه های دوخته یا چفت و بستدار، "سروال" بود که به جای اِزار برای ستر پایین تنه به کار می رفت و می توان
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
راحلهواژهنامه آزادمونث راحل به معنی بانوی مسافر راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود. مونث راحل، کوچ کننده، سفر کننده راحل عربی مهاجر راحله عربی مؤنث راحل راحیل عبری نا
گاوروواژهنامه آزاددر بناهای سنتی ایران به خصوص در حمام ها که نیازمند استخراج حجم زیادی آب از چاه بود فضایی در کنار چاه مجموعه ایجاد میشد با شیبی رو به پائین به اسم گاورو که گاو د
شاهنامهواژهنامه آزادکتابی که در آن سرگذشت پادشاهان ایران، به نظم یا نثر، گرد آمده باشد. شاهنامه شاهنامه نام یک عده از کتب منثور و منظوم حماسی است که در آنها سرگذشت شاهان ایران یاد