پاسندواژهنامه آزادنام روستایی در سه کلیومتری شرق شهرستان بهشهر. گفته می شود نام اصلی آن پاسنگ بوده و در گذر زمان به پاسند تغییر یافته است، چون این روستا روی لایه های سنگی قرار گر
پارنهواژهنامه آزاد(شمال غربی ایران) از ترکیب «پور» به علاوۀ «نر» درست شده و مخفف پورنر است که به گوسالۀ جوانِ نر گویند.
پاده گکواژهنامه آزاد(مناطق مرکزی افغانستان) نوعی درخت بید که برگ های کوچک دارد و در برابر کم آبی مقاوم است.
صادق آبادواژهنامه آزادیکی از روستاهای زیبای حاشیۀ رودخانۀ زاینده رود از توابع بخش هوره و شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری، با قدمت حدود 800 سال. این روستا در ارتفاع 2017 متر
مارکدهواژهنامه آزادیکی از روستاهای زیبای حاشیه رودخانه ی زاینده رود از توابه دهستان گرمدره و بخش هوره و شهرستان سامان استان چهارمحال و بختیاری با جمعیت 1620 نفر (سال 1390) و با ار
سورگانواژهنامه آزادسُورگان ـ محلی برای سور دادن.قلعه ای یهودی نشین که در تهیه و تدارکات و سور لشکر ساسانی بر کناره زاینده رود قرار داشته و دشتی بر کنار قلعه و رودخانه زاینده رود ب
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده
پشهواژهنامه آزادپشه در زبان سنگسری به معنی پدر است پٍ شهٍ ( پشه همان پاینده یا پاییدن یا کسی که از خانواده مراقبت میکند را کویند )