پاپیونواژهنامه آزاد(فرانسه) پروانه؛ در فارسی، دو وَر پُفِ زینتی. نوعی تزئین پارچه ای به شکل پروانه، برای لباس انسان. نوعی کراوات پروانه ای شکل.
پاویونواژهنامه آزاد(یُ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - ساختمان مخصوص است قبال و پذیرایی از مهمانان رسمی بلندپایه در فرودگاه . 2 - محل استراحت پزشکان در بیمارستان ، سرایه ، کوشک . (فره ).
پاسیونواژهنامه آزادفضاى کوچکى از یک رستوران یا هتل جداى از آن مجموعۀ غذاخورى، همۀ امکانات سرویس دهى را داشته باشد. passion؛ اشتیاق وعلاقۀ شدید، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغر
پاسینواژهنامه آزاددر زبان فارسی به معنی حمد و ستایش و حمد و ستایش شده و در زبان کردی نیز به معنی پسندیده ،خیلی پسند و بسیار پسند شده و در زبان عربی هم معنی کلمه محمد می باشد
پشنگهواژهنامه آزادپاشیدن آب به طور مثال وقتی ماشینی در آب رد شود و قطرات آب را به ما بپاشد می گوییم پشنگه شدیم پاشیدن مایعات به اطراف، ترشح با فشار ،مثل زمانی که سنگ در آب می افت
شولگیرواژهنامه آزادقطعه ای پلاستیکی در زیر گلگیر خودرو که برای جلوگیری از پاشیدن آب و گل به بدنه و گلگیر میشود.