زیست پالاییواژهنامه آزادفرایندی که در آن آلاینده های حاصل از نشت نفت یا فراورده های نفتی به کمک میکرو ارگانیسم ها در طبیعت تجزیه شود و به پاکسازی موقعیت آلوده از منابع آلاینده منجر شود
سوماواژهنامه آزادسوما واژه ایست کردی که در میان کردهای کلهر زبان به معنای نور چشم می باشد اسمی است کردی به معنای روشنایی سوما درواقع شرابی بوده برای عرفا که روح را از بدن جدا م
ترش بالاواژهنامه آزادآبکش/به زبان یزدی با املای سرهم، ترشبالا، در دهخدا ثبت شده است:[ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشپالا. ابزاری فلزی و سوراخ سوراخ جهت پالایش پالوده و صاف کردن برنج
قلنگلوواژهنامه آزادنوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو
همارواژهنامه آزادهمار درزبان محلی استان کهگیلویه وبویراحمد ب معنی یواش وارام می باشد (لری) هُمار (Homar) به معنی هموار است و جمع آن هُماریا (Homariya) به معنی همواری هاست. همچنی