پشنگهواژهنامه آزادپاشیدن آب به طور مثال وقتی ماشینی در آب رد شود و قطرات آب را به ما بپاشد می گوییم پشنگه شدیم پاشیدن مایعات به اطراف، ترشح با فشار ،مثل زمانی که سنگ در آب می افت
پشه ایواژهنامه آزادپاشایی، زبان منسوب به قبیله پاشا یا پادشا پَشَه اِی:پاشایی، پادشاهی، منسوب به قبیله و زبان پادشاه، پشه یی نام قوم و زبان یکی از اقوام در افغانستان است .