پاپلواژهنامه آزادبه نوعی پرنده که روی سرش کاکل(پاپل به آذری) دارد اتلاق می شود، اسمی است برای دختران درزبان آذری
پاپلواژهنامه آزادبه نوعی پرنده که روی سرش کاکل(پاپل به آذری) دارد اتلاق می شود، اسمی است برای دختران درزبان آذری
پاریزیدنواژهنامه آزادبه لری در اندیمشک به معنای له کردن و تبدیل کردن به اجزاء است چنانکه در سغد همین واژه ی پازه به معنای جزء است .پس پازه همان پاره است و می تواند برابر جزء باشد
واکاویواژهنامه آزادتشریح کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل کردن،معادل واژه انگلیسی Analyse تجزیه وتحلیل کردن کاوش، جست و جو، پژوهش، تفحص. بررسی. دوباره کندن ، بررسی ، گشتن ، جستجو ک