پری نوشواژهنامه آزادپری در فارسی به معنای فرشته ونوش به معنای زندگی که میتوان به عنوان فرشته زندگی معنا کرد-نوش به معنای عسل میباشد که به عنوان ملکه عسل نیز میتوان معنا نمود
پری پیش تاریواژهنامه آزادزمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
پای بندواژهنامه آزادپای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
مشتقواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) برگرفته، واخَنِه. "مشتق گرفتن" به پارسی می شود "برگرفتن، واخَنیدَن". "واخَنیدَن" هست پیشوند "وا" و "خَن" (چشمه) و پسوند "یدَن
ضریبواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پیشتا. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". در اِنگارِش (ریاضی) شماره ای است که پیش از شمارۀ دیگر بیاید تا در آن بتای
آنیتاواژهنامه آزادپری رقصان بر روی اب،الهه اب آﻧﯿﺘﺎ، آﻧﺎﻫﯿﺘﺎ ، ازﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻧﺎﭘﺎﮐﯽ و ﭘﻠﯿﺪﻯ، ﻧﺎﻡ اﯾﺰد آﺏ ﮐﻪ در اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرﺕ دوﺷﯿﺰﻩ اﻯ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺒﺎ و ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﻻ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ