پادکاوواژهنامه آزادبا توجه به معنی پاد در لغت نامه دهخدا:ثبات، سامان پادکاو به معنای جستجوگر صلح و آرامش ثبات و سامان است
کاسه چرخاندنواژهنامه آزاددرخواست وطلب پول یا خوراکی بعنوان کمک یا پاداش هنرنمایی یا زورآزمایی , توسط اشخاص نیازمند که در معابر ومیادین عمومی ودر مقابل رهگذران انجام میشود. تکدی و گدایی
سروالواژهنامه آزاددر میان اعراب دروان پیامبر ،علاوه بر پیراهن ، یکی دیگر از جامه های دوخته یا چفت و بستدار، "سروال" بود که به جای اِزار برای ستر پایین تنه به کار می رفت و می توان