ویلیکاواژهنامه آزاداین لغت در شهرستان فسا (استان فارس)، حومه و روستاهای این شهرستان به معنی آویزان به کار می رود در زبان فسایی معنای آویزان می دهد
ویلکیجواژهنامه آزادویلکیج:در ترکیب نامواژۀ «ویلکیج» (سامانۀ شهر و روستاهای شهرستان نمین)، در زبان تالشی و پهلوی، «ویل» همان شهر است که در کنار «کیج» یا «کوئیج» به معنی کوهی، «کوه
والا غیرتاواژهنامه آزادشیوه ی دوم گفتاری همان "بالا غیرتاً" که بعضاَ "والا غیرتاً" هم گفته میشود. از روی جوانمردی و گذشت.
والارواژهنامه آزادوالار نامی است خیالی در کتابِ اربابِ حلقه ها نوشته ی (تالکین) برای چهارده موجود روحانی قدرتمندی که پس از خلق جهان، با گرفتن شکل فیزیکی به آن هبوط نمودند تا به آ
ویلکیجواژهنامه آزادویلکیج:در ترکیب نامواژۀ «ویلکیج» (سامانۀ شهر و روستاهای شهرستان نمین)، در زبان تالشی و پهلوی، «ویل» همان شهر است که در کنار «کیج» یا «کوئیج» به معنی کوهی، «کوه
نمینواژهنامه آزادنمین:نمین به معنی نمدار و ویلکیج نام منطقه و شهرستان نمین بدین معناست:در زبان تالشی « ویل » بمعنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز بصورت جمع « ویلات » بمعنی محال و
دویلواژهنامه آزادادغام دو کلمه' ده' به معنی روستا و' ویل' به معنی شهر ،دویل یعنی ده بزرگ یا دهستان ،ده شهر
کنگاورواژهنامه آزادشهر کنگاور. آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون در کتاب ایران در گذشته و حال (13836) کنگاور را چنین معنی کرده است:تپه ماهورهایی که شهر کهن را احاطه کرده اند و بر بلن