دادشناسیواژهنامه آزاددانش حقوق، علم حقوق، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آموزاند، دانش حرفه ای دادشناسان مانند دادبانان (وکلا) و دادرسان و دادوران (قضات).
حقوقواژهنامه آزادعلم حقوق، دادشناسی، دانشی که به بررسی حق و حقوق اشخاص (حقیقی و حقوقی) و نحوۀ ساماندهی و احقاق این حقوق می پردازد، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آم
علم حقوقواژهنامه آزاددانش حقوق، دادشناسی، دانشی که به بررسی حق و حقوق اشخاص (حقیقی و حقوقی) و نحوۀ ساماندهی و احقاق این حقوق می پردازد، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آ
خارج نویس کردنواژهنامه آزادمیتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید
رگاهواژهنامه آزادبه تلفظ بینابین کسر و ضم حرف ر به معنی بزغاله یا بره و کلا نوزاد پستانداران که به تازگی از شیر مادر منع شده و می تواند از راه چریدن تغذیه کند