ولهکتواژهنامه آزادوِلهکَت به معنای خسته است؛ واژۀ دیگر لری برای خسته، «شَکَت» است. در لری بختیاری واژه ی زَمَند را هم به کار می برند که همان زخممند در فارسی است
ولهکتواژهنامه آزادوِلهکَت به معنای خسته است؛ واژۀ دیگر لری برای خسته، «شَکَت» است. در لری بختیاری واژه ی زَمَند را هم به کار می برند که همان زخممند در فارسی است
پوتوکواژهنامه آزاددرکلام عامیانه ولهجه محلی بشرویه ودهستان رقه خراسان جنوبی تکرارمیشودوبه معنای کسی است که زیادقیافه میگیردوپ.وزمی دهد
اتصال لببهلبواژهنامه آزاد(جوشکاری)؛ نوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً در یک صفحه و در امتداد هم قرار میگیرند. در حالتی که ضخامت قطعات کمتر از شش میلیمتر باشد، از این نوع اتصال استفا
ابژهواژهنامه آزاد﴿object﴾ ابژه ﴿در لاتینobjcere : به معنى خود را در برابر چیزى گذاشتن﴾، چیز، موضوع. ׳ ابژه، در برابر سوبژه یا ذهن، آن است که درباره اش گفته مى شود، بر خلاف سوبژه