طلیقهواژهنامه آزادبز طلیقه= bouc émissaire(در زبان فرانسوی)= scapegoat( در زبان انگلیسی)= بز بلا بَر= بز مأمور حمل گناهان به بیابان( در تورات) طلیقه= مأمور
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر
طلیقهواژهنامه آزادبز طلیقه= bouc émissaire(در زبان فرانسوی)= scapegoat( در زبان انگلیسی)= بز بلا بَر= بز مأمور حمل گناهان به بیابان( در تورات) طلیقه= مأمور
جوانازنواژهنامه آزادزن با سلیقه ، زنی که در اداره کرد خانه یا امور زنانه مهارت دارد. چنانکه ظاهر کلمه نشان می دهد اصل این کلمه فارسی است و تلفظ آن جوانه زن بوده وبه زبان ترکی آذری
شلیقواژهنامه آزادشِلیق [شوشتری] پاره شدن یا پاره کردن، صدای پاره شدن یا پاره کردن، کلمات هم خانواده:(شلیقنیدن= پاره کردن، جردادن)، (شلیقس یا شلیقهِس= پاره شد، جر خورد)، (شِلیقنی