آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب
بوزاواژهنامه آزاداز وزیدن امده .ب وز.یعنی بدو.بوزا یعنی دوید._سوم شخص. او ندارد یار بی یار چگونه بوزا
آران و بیدگلواژهنامه آزادشهری است در شمالیترین نقطه استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد.دارای دو بخش مرکزی و کویرات، شامل سه دهستان و۴ شهر آران وبیدگل، نوش آباد، ابوزیدآب
فطرسواژهنامه آزادنام فرشته ای که به دلیل کندی در اجرای دستور الهی و یا ترک اولی در جزیره ای به عنوان جریمه و مجازات بدون بال و پر به مدت هفتصد سال زندانی شد تا اینکه در روز ولاد
ارهاصاتواژهنامه آزادج ارهاص به معنای آماده باش است. ارهاصات به اتفاقات خارق العاده و معجزاتی اطلاق می شود که معمولاً مقارن با ظهور یا ولادت پیامبری اتفاق می افتد؛ مانند خشک شدن دری