محدود کنندهواژهنامه آزادکران بند؛ واژۀ پیشنهادی پارسی. آن همان limiter است که در بسیاری از دستگاه ها به کار می رود. برای نمونه، کران بند ولتاژ که کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد
مقسمواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بخشگر. برای نمونه، "پل مقسم ولتاژ" به پارسی می شود "پل بخشگر ولت".
رگلاسیونواژهنامه آزادگنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس: