ولووهیواژهنامه آزادسخنان واهی و بیهوده، این واژه از دو واژه ول و واهی ساخته شده است. (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
ولیواژهنامه آزادپسوند ( ...ولی با تلفظ:uli) فقط در لهجه شهرکردی وجود دارد مانند واژه خاکولی به معنی خاکی. چاقولی=چاق
ولووهیواژهنامه آزادسخنان واهی و بیهوده، این واژه از دو واژه ول و واهی ساخته شده است. (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
ولمیدنواژهنامه آزادهر چند استاد بهار والمیدن را به کار برده است به معنی استراحت کردن ولی من معتقدم که در لری به شکم لم می گوییم مثلا لمو یعنی شکمو و نیز گوش دراز و شل را وال می گو
ولوگردواژهنامه آزادنام این روستا از ترکیب( ول )بمعنی گل و شکوفه و (گرد) که در زبان تاتی به معنی شهر و روستا و آبادی است تشکیل شده
ولیواژهنامه آزادپسوند ( ...ولی با تلفظ:uli) فقط در لهجه شهرکردی وجود دارد مانند واژه خاکولی به معنی خاکی. چاقولی=چاق