بوزاواژهنامه آزاداز وزیدن امده .ب وز.یعنی بدو.بوزا یعنی دوید._سوم شخص. او ندارد یار بی یار چگونه بوزا
واقدواژهنامه آزاداسم فاعل از وقد به معنی هیزم .وَقْد:وَقْد:مص ، آتش ، و در زبان متداول بمعناى هیزم و مانند آنست که با آن آتش روشن شود. واقد:روشن کننده ی آتش
ازکارافتادهواژهنامه آزادکسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشا
آران و بیدگلواژهنامه آزادشهری است در شمالیترین نقطه استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد.دارای دو بخش مرکزی و کویرات، شامل سه دهستان و۴ شهر آران وبیدگل، نوش آباد، ابوزیدآب
ظنورواژهنامه آزادنام امام زاده ای از نوادگان امام موسی کاظم (ع) می باشد.قبر امام زاده درشهرکرکوک عراق زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت وطهارت می باشد وقدمگاه این امام زاده گه به زبا