والا غیرتاواژهنامه آزادشیوه ی دوم گفتاری همان "بالا غیرتاً" که بعضاَ "والا غیرتاً" هم گفته میشود. از روی جوانمردی و گذشت.
والارواژهنامه آزادوالار نامی است خیالی در کتابِ اربابِ حلقه ها نوشته ی (تالکین) برای چهارده موجود روحانی قدرتمندی که پس از خلق جهان، با گرفتن شکل فیزیکی به آن هبوط نمودند تا به آ
ارتق ارسلانواژهنامه آزادزنده گی نامه آرتق: درولسوالی اندخوی ولایت فاریاب دریک خانواده روشن فکرچشم به دنیا گشود.وعلاقه زیاد دررشته پهلوانی داشته وهمچنان ارتق یک مرد پهلوان وقوی بوده است
صغادالاسودواژهنامه آزادنام چشمه وهمچنین منطقه زراعی وسیعی در شهرستان اقلید فارس است.وشامل صغادالاسود سفلی وعلیا است.مردم اقلید به آن چغرسیاه به ضم اول و دوم میگویند. صغادالاسود یا چُغ
سنچولیواژهنامه آزادنام طایفه ای بزرگ دراستان سیستان وبلوچستان- سن:گیاهی مقاوم به کم آبی چول:بیابان بی آب وعلف- استعاره ازانسان مقاوم وسرسخت وجنگجو دارد san choo li - س(فتحه)-ن(ساک
نهیراتواژهنامه آزاداین واژه نام یکی از طوایف بزرگ عرب ساکن استان خوزستان بوده ومنتسب به قبیله شرفه می باشد. در اصل این واژه اسم فرد بود که درصحرای های ماسه ای بلاداسلامی سکونت داش