مشک الوسی(خیک الوسی)واژهنامه آزادمشک الوسی:الوسی یعنی قسمت بالایی آن مشکی وبقیه آن سفید است واشاره دارد به رخداد تاریخی. در یک خانواده که اجدادطوایف خواجه گیری و جاگیرانی هستند
وخیواژهنامه آزادبلندشو، پاشو بلند شو بلند شو وَخی . بلند شو برخیز، بلند شو، پا شو برخیز، بلند شو وَخی در لهجه اصفهانی یعنی برخیز از جا بلند شدن-برخاستن- وَخی. در لهجۀ شیرین اص
ولیواژهنامه آزادپسوند ( ...ولی با تلفظ:uli) فقط در لهجه شهرکردی وجود دارد مانند واژه خاکولی به معنی خاکی. چاقولی=چاق
پانوراماواژهنامه آزادبه هر گونه دورنمای وسیع سراسری از یک فضا، سَراسَرنَما[۱] یا پانوراما گفته میشود. کلمه پانوراما از معادل انگلیسی آن یعنی Panorama گرفته شدهاست. کلمه Panorama خ
شبه جزیرهواژهنامه آزادبه سرزمینی که از سه طرف به آب برسد ولی یک طرفش را خشکی گرفته باشد شبه جزیره گویند. در صورتی که جزیره را از چهار طرف آب گرفته. نیم خوست، نیم آداک یا نیم آدک، سرز
مریضی سرخکانواژهنامه آزادیک نوع بیماری است که همرا ه با تب شدید، سردردی وبی اشتهائی بوده ودر روی جلد دانه های زیادی برنگ سرخ ظاهر میگردد.
لاچینواژهنامه آزاداسم دژی در گرجستان که به دست سردار لاچین ساخته شده ولی از ان قلعه به جز تپه لاچین چیزی از آن باقی نمانده
فیحاءواژهنامه آزاد(فَیْحاءْ)؛ سرزمین وسیع؛ خانۀ فراخ. صفت شهر دمشق در سوریه، بصره در عراق، و طرابلس در لیبی است.