وسیلهواژهنامه آزادکمک رسان / به وسیله:به کمک ، به موجب، به راه،/ وسیله:روش، راه، این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:هاندیک، ابزار (سنسکریت:بْهاندیکا) اوپاک
وسیهیدنواژهنامه آزاد(واژۀ ساختۀ کاربران) (Vasihidan) توسعه دادن. ریشهء آن همانا «وَس/وُس» است، به چم «بسیار. زیاد، گسترده». افزودهء «ع» از براى ساخت ثلاثى است. از اینرو مى توان چنی
ریکشاواژهنامه آزادوسیله ای برای حمل و نقل که دو چرخ دارد و گاریچی در حالی که بک نفر یا دونفر در آن نشسته اند آن را می کشد
کورنومترواژهنامه آزادوسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات) وسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات)