وارگهواژهنامه آزاداز هوارگه به معنی خانه بهاری و ییلاقی گرفته شده و در طول زمان به وارگه تغییر یافته است. (varege)؛ جایگاه یا منزلگاهی موقت برای کوچ تابستانی، بهارگاه، منطقۀ ییلا
ورگواژهنامه آزادگرگ در گویش مردم رامسر یا همان سخت سر؛ در لهجه ی هورامی نیز به همان معنای گرگ است البته اصل این واژه، اوستائی است و در همان معنی. (وزوانی؛ وزوان، میمه) وَرگ؛ گر
وارگهواژهنامه آزاداز هوارگه به معنی خانه بهاری و ییلاقی گرفته شده و در طول زمان به وارگه تغییر یافته است. (varege)؛ جایگاه یا منزلگاهی موقت برای کوچ تابستانی، بهارگاه، منطقۀ ییلا
ورگواژهنامه آزادگرگ در گویش مردم رامسر یا همان سخت سر؛ در لهجه ی هورامی نیز به همان معنای گرگ است البته اصل این واژه، اوستائی است و در همان معنی. (وزوانی؛ وزوان، میمه) وَرگ؛ گر
متغیرواژهنامه آزادورده (وَردِه). برابر پارسی برای متغیر در انگارش (ریاضیات) همانا ورده است. آن از ریشه های وردیدن (تغییر کردن) و ورداندن (تغییر دادن) در زبان پهلوی می آید. آن هم
پکیواژهنامه آزادنوعی تیغ است که درقالیبافی مورداستفاده قرارمی گیردودرلهجه منطقه بشرویه ورقه خراسان جنوبی کاربرد دارد
تینکواژهنامه آزاد(تی نک) درلهجه جنوب خراسان بویژه شهر بشرویه ورقه کاربرد دارد و به قوطی حلبی شبیه قوطی های 5کیلویی روغن نباتی وغیره تی نک می گویند