ورواژهنامه آزاد(با کسره و) کنار - جنب - بغل وَر، در زبان اوستایی پهلوی یعنی تن دادن به آزمایش با آتش Werrبا تشدید ر به معنای گیج وَر:(war) در گویش گنابادی یعنی طرف ، جهت ،
ورگواژهنامه آزادگرگ در گویش مردم رامسر یا همان سخت سر؛ در لهجه ی هورامی نیز به همان معنای گرگ است البته اصل این واژه، اوستائی است و در همان معنی. (وزوانی؛ وزوان، میمه) وَرگ؛ گر
ور ویمواژهنامه آزاد(لری شوهانی) وِر وِیم؛ خودخوری، با خود دردودل کردن، با خود از درد و مشکلات حرف زدن، به طوری که دیگران متوجه بشوند.
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
وراویواژهنامه آزادنام بخشي از توابع شهرستان مهر (حدود 390 كليومتري شيراز واقع در جنوب استان فارس) وراوی برگرفته از "ور" به معنای نزدیک، کنار و "او" با حرف الف فتحه دار و حرف واو
آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب
بیومورفیکواژهنامه آزادبیودیزاین، طراحی ارگانیک، بیومورفیک بیودیزاین واژه ای است که توسط لوئیجی کولانی و به عنوان یک نظریه ی مخالف طراحی «های تک» (Hi tech) خلق شده است. بیودیزاین نوع
چاهوردواژهنامه آزادچاهورز بخشی از بخش های استان فارس لامرد می باشد که مرکب از چاه و ورد می باشد به معنی چاه گل تلفظ این واژه توسط مردم عامه چاهورز می باشد و بطور رسمی فقط از واژه