ورزواژهنامه آزادوِرْز:(werz) در گویش گنابادی یعنی مشت و مال ، ماساژ ، با پا لَگَد کردن ، || آدم سریع را هم ورز گویند ، سریع
وزاریاتواژهنامه آزادشکل درست آن والذاریات [ وَذْ ذا ] (از ع ، اِ مرکب ) است. در تداول، پریشانی، سختی، هرج و مرج، مصائب. (فرهنگ دهخدا). - والذاریات خواندن؛ در تداول، دلیل های بی معن
توتالیتارواژهنامه آزادکوتاه توتال یعنی کامل تمام/نظام یاشخص تمامیت خواه سیستم یا رفتاری که مخالفت را برنمی تابد وحذف فیزیکی یا ترور شخصیتی می کند
فرمشکانواژهنامه آزادفرمشکان یکی از دهستان های شهرستان کوار استان فارس است که دارای ۴۰۰۰نفرجمعیت است آب و هوای آن معتدل وکوهستانی است و به علت جای گرفتن در دامنه کوه بزرگ و جنگلی سف