وجدانواژهنامه آزادوجدان در گویش لکی منطقه غرب کشورمان از دو واژه وژ و دان می باشد که وژ به معنای خود و خویشتن است و دان نبز به معنای دانستن میباشد و با ترکیب این دو واژاه وژدان ح
وژدانواژهنامه آزادوژدان املای درست واژه وجدان است که به عربی نوشته شده است.این واژه در اصل یک واژه در زبان کردی است که از دو بخش تشکیل شده است:بخش نخست:"وژ" به معنای خود و بخش دو
سوپراگوواژهنامه آزادوجدان اخلاقی؛ سازمانی است در درون انسان که خانواده تا حدود سن شش سالگی، آن را در وجود ما تکمیل می کند.
خودجوشواژهنامه آزاداین تعبیر در موردی به کار می رود که شخصی یا گروهی از سر خیرخواهی و دلسوزی و بدون اینکه منتظر دستور یا اشاره کسی باشند، کار نیک و مفیدی را انجام دهند. این گونه ک
variable capacitorواژهنامه آزادوَرداَنبارِه، اَنبارِۀ وَردَندِه. به چَمِ (معنیِ) انباره ای (خازنی) که می وَردَد (تغییر می کند) یا «خازنِ متغیر».
خازن متغیرواژهنامه آزادوَرداَنبارِه، اَنبارِۀ وَردَندِه. به چَمِ (معنیِ) انباره ای (خازنی) که می وَردَد (تغییر می کند).