واهلشواژهنامه آزاد[فیزیک] واهلش به معنی برگشت یک سیستم مختل شده به حالت تعادل است. زمان استراحت. مثال:در فیزیک ماده چگال، زمان واهلش عبارت است از "میانگین زمانی" که الکترون پس ا
وا اسفاواژهنامه آزاداسفا به معنای اندوه است ."وا"در ابتدا کلمه افسوس مأخوذ از تاری که در نوحه و ماتم استفاده می شود و الف در انتهای واژه نیز برای ندبه و زاری و مویه آمده است. وااسف
واهلشواژهنامه آزاد[فیزیک] واهلش به معنی برگشت یک سیستم مختل شده به حالت تعادل است. زمان استراحت. مثال:در فیزیک ماده چگال، زمان واهلش عبارت است از "میانگین زمانی" که الکترون پس ا
ولووهیواژهنامه آزادسخنان واهی و بیهوده، این واژه از دو واژه ول و واهی ساخته شده است. (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)