واقدواژهنامه آزاداسم فاعل از وقد به معنی هیزم .وَقْد:وَقْد:مص ، آتش ، و در زبان متداول بمعناى هیزم و مانند آنست که با آن آتش روشن شود. واقد:روشن کننده ی آتش
واقدواژهنامه آزاداسم فاعل از وقد به معنی هیزم .وَقْد:وَقْد:مص ، آتش ، و در زبان متداول بمعناى هیزم و مانند آنست که با آن آتش روشن شود. واقد:روشن کننده ی آتش
زولبیاواژهنامه آزاددر واقع منشا این کلمه زلف یار بوده است چون وقتیکه به زولبیا نگاه میکنید به شکل موهای درهم و برهم میباشد. این کلمه به مرور زمان در میان عوام به زولبیا تبدیل شده
ینگی کندواژهنامه آزاددر واقع کلمه "ینگی" به اشتباه در متون ثبت شده است. تلقظ صحیح این کلمه بصورت زیر است: یئنی "به لاتین:yeni" یعنی جدید، تازه. و "کند" در ترکی معنای شهر و هم روستا
آرماتورواژهنامه آزادآرماتور در واقع همان میلگرد است که در کارهای ساختمانی استفاده می شود. پس معنای آرماتور = میلگرد است نه میله داخل بتن میلگرد های استفاده شده در بتن سازه های بتنی