مانداناواژهنامه آزاد1.واژهای عبری به معنای عنبر سیاه. 2.دانایی که دیگران را به دانایی وامی دارد. 3.ماندنی و نمیرا. 4.دختر آژی دهاک و مادر کوروش کبیر.
غیواژهنامه آزاد(غَ ، غیّ) نام چاهی است پرحرارت در دوزخ ، که هفتاد سال عمق آن است ... ! از ابن عباس روایت شده که:غی وادی است در دوزخ ، هیبت و حرارت آن به اندازه ای است که اگر
راک ماهورواژهنامه آزادراکِ ماهور دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به
آقابالیواژهنامه آزادوالی به معنی استاندار یا بزرگ منطقه (ذی نفوذ) بوده و با احترام با آقا همراه شده (آقاوالی) که به مرور زمان به آقابالی تیدیل گشته است .