واجذواژهنامه آزاد(لری اندیمشک) منحصر و استثناء. واجذ واژۀ قدیمی است و باید از جدا/جذا و پسوند وا ساخته شده باشد.
واج آراییواژهنامه آزادتکرار یک یا چند حرف صامت یا مصوت در شعر یا در نثر، مانند تکرار ف در مصرع نخست، و تکرار سین در مصرع دوم از این رباعی خیام: افسوس که بی فایده فرسوده شدیم/ وَز داس
واج واجواژهنامه آزادواج واج:(wajwaj) در گویش گنابادی یعنی بدون تصمیم ، ناچار ایستادن ، خیره خیره نگاه کردن ، بدون واکنش بودن
نمازهای یومیهواژهنامه آزادنمازهای شبانه روز 32 رکعت است که 15 رکعت آن در شب خوانده می شود 4 رکعت در اول شب ( پس از نیمه شب شرعی ) و 11 رکعت در آخر شب (سحر و قبل از خیط الاسود در افق ) که
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
ایجابیواژهنامه آزادواجب گردانیدن منسوب به ایجاب (مصدر) واجب کردن لازم کردن مقابل نفی سلب . 2 - پذیرفتن . 3 - اعلام تعهد یا اعلام تملیک (عقد تملیکی) مقابل قبول 4 - حکم بثبوت ربط ق