فدیهواژهنامه آزادمالی که برای واخریدن جان خود بدهند، آنچه اسیران برای رهایی خود بدهند، سر بها ، فدیات جمع فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در ق
ستینواژهنامه آزادستون جان ستون و تکیه گاه،مایه فخر.«مانند( ستین هونم=ستون خانه ام) ستون و تکیه گاه،مایه فخر.«مانند( ستین هونم) ستین درگویش لری بمعنی آرامش . آرام کننده وازریشه ت