هیواواژهنامه آزادبه كردي اميد و ارزو كه روي پسر ميذارن به تركي ميوه ي به كه روي دختر ميذارن آرزو امید و آرزو، نامی که اگر بر روی پسر باشد به معنی امید است و اگر بر روی دختر بگذا
هیواواژهنامه آزادبه كردي اميد و ارزو كه روي پسر ميذارن به تركي ميوه ي به كه روي دختر ميذارن آرزو امید و آرزو، نامی که اگر بر روی پسر باشد به معنی امید است و اگر بر روی دختر بگذا
نشاتواژهنامه آزادهریک از مرتبه انتقالی اشیائ را نشات گویند. چنانکه گویند نشات برزخ - نشات آخرت - نشات هیولی
هزارهواژهنامه آزادازاره، آزره، هزاره؛ قومی از اقوام اصیل افغانستان و اقوام خراسان که امروزه خاوری نیز گفته می شود. (افغانی) هَزارَه؛ نام قومی از اقوام ساکن در افغانستان، پاکستان،
هاواناواژهنامه آزاد[مردانه] هاوانی:هاون گاه، نام گاه ی از شبانه روز که از آغاز روشنایی تا نیم روز میباشد. نام ایزد نگه بان هنگام هاون گاه. برابر واژه ی اوستایی هاوانا (hâvânâ) «گا