هپواژهنامه آزادهُپْ با ضم ه و سکون پ. آگاهى دادن کسی در بیرون از خودرو به راننده که با خودروی دیگری در پس یا پیش هر آن میتواند برخورد پدید آید. در در گویش بومیان شیراز ی [و نز
هپیواژهنامه آزادهپی به کسانی که با موهایی پرپشت داشتند گفته میشد و همچنین به آمریکایی که بهمراهش سگ داشت در زمان قدیم
هپیواژهنامه آزادهپی به کسانی که با موهایی پرپشت داشتند گفته میشد و همچنین به آمریکایی که بهمراهش سگ داشت در زمان قدیم
ماتیکانواژهنامه آزاداین واژه با مایه و ماده هم ریشه است. ماتیکان به معنای حکم و رای است و در عنوان کتابهایی به کار رفتهاست که به سوالاتی پاسخ داده شدهاست یا مسایلی در آن کتابها