امباقواژهنامه آزاد(فارسی دری هراتی) هَوو؛ اگر مردی دو یا زیاده از دو همسر داشته باشد، این همسران با یکدیگر امباق می شوند. به گویش دری افغانستان امباق به معنی هوو گویش ایرانی است
هواریواژهنامه آزادنوعی غذای محلی که با ماهی بویژه با ماهی هوور و با برنج پخته می شود تقریبا معادل استامبولی با گوشت ماهی است
امیتیسواژهنامه آزادآمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر شاه بابـل دختر خود آمیتیس